اگر تنهاترین تنهایان شوم ، بازهم خدا هست !

دکتر علی شریعتی

...ولی من شکست نخواهم خورد . ورزشکار شکست می خورد .تاجر ورشکست می شود .سیاستمدار ناکام می گردد . من شکست نمی خورم . ایمان و دوست داشتن رویین تن ام کرده اند . وقتی تنهای تنهایم کردند ، و دنیایم قفسی سیمانی (درسلول زندان) چند وجب در چند وجب ،تنگ و تاریک مثل گور ، بریده از جهان و جهانیان ، دور از عالم زندگان . و یادها و نام ها نیز از خاطرم گریخته بودند . در خالی ترین خلوت و مطلق ترین غیبت که هیچ نبود و هیچ نمانده بود ، باز هم در آن خالی و خلاء محض ، چیزی داشتم.

در آن غیبت محض حضوری بود . در آن بی کسی محض ، احساس می کردم که چشمی مرا می نگرد ، می پاید . دیده می شوم ، حس می شوم ،"بودن"ی در خلوت من حضور دارد ، کسی بی کسی ام را پر می کند .

در آن فراموش خانه نیستی و مرگ و تاریکی و وحشت ، یار تماشاگری دارم ، که یاد و وجود و حیات و روشنی را در رگ هایم تزریق می کند . حتی گاهی سلامش می کنم .

گاهی از او خجالت می کشم . گاهی از او چشم می زنم . مواظب اعمال و رفتار و افکار و حرکات خویش ام . گاهی در آن قبر تنها خودم را برایش لوس می کنم . از این که می بینم از من راضی است ، از کارم خوشش آمده است . به خودم می بالم . کیف می کنم . خود خواهی ام اشباع می شود .سرافراز و مغرور و قوی و روشن و خوب !

ایمان و دوست داشتن ! این دو بس است . 

خوبید سلامتید؟ چه خبرا؟

امیدوارم امتحان ها رو با موفقیت داده باشید و خیلی خوش و خرم به وبلاگ بیایید.

اول بگم :

روز پدر مبارک

ولادت امام علی/ آقااااااااااااااااااااااااای خوبم

دوم اینکه به مناسبت این همه شادی آدرس نشریه طنز (کشیده) رو که قراره جای گل آقا رو بگیره واستون قرار دادم که اگه خواستید یه نگاهی به صفحات شماره ی 2ش بندازید و لبخند روی لباتون بشینه.

http://www.javanonline.ir/Nsite/PDF/?Id=3425&Rate=16

اما اصل خبر (زیارت شهدا لغو شد):

حتما مطالعه فرمایید

با توجه به مباحث اخیری که در دانشگاه شاهد پیش اومده و برخی گمانه زنی ها در مورد سال آینده که مثلا قراره کلاسها تفکیک بشن یا اینطور چیزها خبری رو در ادامه مطلب نقل می کنم که این حرف ها را کاملا رد میکنه:

البته هنوز نظرات آقا و امام خمینی بر مخالفت این جدایی وجود داره.

(اين عكس تزييني است.)

من گله مندم

عجب دور و زمونه ای شده. می زنن روحانی مملکت رو لت و پار می کنن هیچکس هم نیست کاری کنه. آقای لاریجانی ما گله مندیم. از دستگاه قضایی شکایت داریم. از مومن و کافر شاکی هستیم. دلمان پر است. قضیه ی خمینی شهر را حل کنید تا خودمان حلش نکرده ایم. برنامه مردان آهنین را تمام کنید. عید به عید ملت را می کشانید پای تلویزیون که قهرمان بسازید یا قاتل ؟؟؟؟

   من گله مندم از این وضع. دستگاه قضایی با هیچکس برخورد صریح نمی کند . منظورم سران فتنه نیست که دیگر انقدر گفتیم بگیریدشان زبانمان مو درآورد، منظورم این اراذل و اوباشی است که در خیابان ها می گردند و کسی نیست بگوید بالای چشمتان ابروست.

   مومن صدایش درنمی آید چرا؟؟؟؟؟؟ ایمان که فقط به نماز خواندن و روزه گرفتن نیست!!  از دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد هم هیچ نمی گویم که باعث عصبانیت بعضی ها نشود. دیگر از دیوار خانه هایمان هم می ترسم که جلوی چشمان نامحرم را نمی توانند بگیرند. از خوابگاه و مسیرهای رفت و آمد هم همینطور. اصلا شاید دیوارها خودشان نامحرمند.

از آقای ضرغامی هم شکایت دارم که با پول بیت المال و صرف هزینه های کلان برای برنامه ی بی محتوای سیمرغ (که قبلا از شبکه سه پخش می شد) باعث گنده شدن یک عده مزدور شده (حسینی خائن) و حال باید تاوانش را نظام بپردازد. می خواهید چیکار؟؟؟ فرهنگ را می گویم که آنقدر ساخته نشد باید منتظر بدتر از اینها هم بود.

برای خواندن دنباله متن به ادامه مطلب رجوع کنید.

سلام خدمت همه ی دوستان،امیدوارم این امتحانهای سخت و البته طولانی براتون کمی انرژی گذاشته باشه.میدونم این روزها خیلی به وب سر نمی زنید،اما حتی اگه یک نفر هم این مطلب رو بخونه شاید حق مطلب ادا بشه...موفق باشین و التماس دعا...!

امام جماعت دانشگاه علوم پزشكي تهران به دليل اقدام براي نجات يك دختر جوان از چنگال اراذل و اوباش در خيابان شريعتي تهران، در آستانه نابينايي از يك چشم قرار گرفت.

حجت‌الاسلام فرزاد فروزش امام جماعت دانشگاه علوم پزشكي تهران كه شب گذشته براي نجات يك دختر جوان از چنگال 2 نفر از اراذل و اوباش از جان‌گذشتگي كرده و هم‌اكنون در پي نجات دادن اين دختر، در آستانه نابينايي چشم راست خود قرار گرفته است، در بخش اورژانس بيمارستان فارابي تهران و در حالي كه خون چشم وي تمام لباس‌هاي وي را پوشانده بود، در تشريح اين واقعه به فارس گفت: ساعت 22 شب سه‌شنبه در خيابان شريعتي، پائين‌تر از خيابان ملك به همراه 2 نفر همراه داخل خودروي خود در حال عبور بوديم كه ناگهان صداي فريادهاي دختر جوان را شنيديم.
 

برای مشاهده مطلب و عکسها به ادامه مطلب بروید.

از ساعت ها پیش از شروع امتحان ،سالن مملو از جمعیت بود و منتظر مشخص شدن زمان برگزاری امتحان.

خانم ها در گوشه ای از سالن مشغول خواندن برخی از جزوات بودند و آقایان مشغول گفتن برخی از جککات (جمع عربی جک ها)

بیش از 300 نفر از خبرنگاران داخلی و خارجی، صحنه حضور دانشجویان را در سالن پوشش می داند.

نظم خاصی در سالن برقرار بود و طبق معمول همیشه امتحان راس ساعت مقرر برگزار گردید!!!!! (خبرنگاران شبکه W.C.C. و ریاست آنلاین و شاهد TV ) طبق معمول به سیاه نمایی پرداختند و اظهار داشتند که برنامه با تاخیر برگزار شده است که البته دروغ محض است/ به نقل از خبرگزاری خودمون مثل همیشه همه چیز عالی بود.

رییس دانشکده مشغول حمل و نقل نشریه بود و از اینطرف دهان دانشجویان .... (ادامه نداره/ همین/ دهان دانشجویان/ چرا می  خواهید حاشیه سازی کنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟)

رهبر جنبش فرا تعطیلی طلب کلاس (جفتک) که با قرار وثیقه آزاد شده بود نیز در امتحان حضور داشت. وی در برگه امتحانی خود (قسمت تست ها که چیز نوشتنی نداشت) چیزهایی می نوشت که به گزارش شاهدان عینی معلوم نبود چی بود....... (اگه کسی میدونه اطلاع رسانی کنه تا یک دنیا رو از (کنجکاوی) برهاند)

به ادامه مطلب رجوع فرمایید

عکسی از حضور دانشجویان در سالن (قبل از امتحان) و انتظارشان برای ورود به جلسه.

((( یک صحنه از خواهش کردن دانشجویان)))

با سلام خدمت همکلاسی هایی که همگی سخت مشغول درس خواندن هستید تا جایی که حتی به وبلاگ هم سری نمی زنید (کار خوبی می کنید البته اگه انجام بدید).

هدف از گذاشتن این مطلب نیمه طنز که از خودم هم نیست این است که اگر در بین درس خواندن هاتون به وب سر زدید یه کم حال و هواتون عوض بشه ؛ان شاالله.

ای دانشجو

به گوش باش که اگر هنگام امتحانات پایان ترم فرا رسید نکات زیر به خاطر بسپار که به پاس همه درس ها نائل شوی(بااین حساب نمره ای حدود 12 میگیرید)
 

۱- زین پس تا آخرین روز امتحانات خواب بر تو حرام باد.

۲- تلوزیون را ولو این که مختاری یا فینال جام حذفی اجازه دیدن دارید وگرنه حکم بقیه : بیخیال شو که وقت بس ناجوان مردانه تنگ است.

۳- دیر خواب و زود خیز (ولی قول بده که وقتت را صرف درس خواندن کنی نه sms بازی و اینترنت)!!!!

۴- شبکه گسترده جهانی را تعطیل کن ولو به سبب رزرو غذا یا سری به وبلاگ زدن؛ بقیه امور باطل!!!!!

جواب سلام را با علیک بده.

جواب تشکر را با تواضع.

جواب کینه را با گذشت.

جواب بی مهری را با محبت.

جواب ترس را با جرأت.

جواب دروغ را با راستی.

جواب دشمنی را با دوستی.

جواب زشتی را با زیبایی.

بعد از مدت ها به درخواست دوستان دوباره دست به قلم شدم تا مطلب طنزي بنويسم. اول گفتم در مورد دانشگاه بنويسم گفتم فردا مشكل ساز ميشه. خواستم در مورد رشته هاي دانشگاهمون بنويسم ديدم فردا يه عده كمپين 2ميليون امضا عليه من راه ميندازن. گفتم چه بهتر كه درباره دانشجو بنويسم. نه كس و كار داره . نه قدرتي كه فردا بياد خرمون رو بچسبه.

انواع دانشجو از نظر زيست شناسي، جامعه شناسي و حقوق .... (در ادامه مطلب بخوانيد)

دوستان عزیز و همکلاسی های های خوبم.

اگه یادتون باشه چند وقت پیش سرکلاس دکتر علیئی در مورد اینکه جلوگیری از ازدیاد جمعیت ایراد داره یا نه بحث شد و ایشون ما رو ارجاع دادن به مقاله ای که در مورد این موضوع نوشته. این مقاله 170 صفحه ای تهیه شده و در ادامه مطلب قرار داره. دوستانی که تمایل به دانلود اون دارن میتونن به آدرسش رفته و اون رو سیو کنند.

در ادامه مطلب می توانید پژوهشی را که استاد گرامی جناب آقای دکتر شریفیان انجام داده اند مطالعه بفرمایید.

با اینکه این پژوهش در سال های گذشته انجام شده ولی به راحتی می توان یافته های آن را به دانشجویان امروز دانشگاه شاهد نیز تعمیم داد. با سپاس فراوان از همه ی دوستان عزیز

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام خدمت همه ی همکلاسی های محترم ، امیدوارم که بهترین روز های عمرتان را در حال گذراندن باشید.

دیگر ارزش همه ی کارها کم شده چون مسخره کردن راحت است ،دیگر آدمی زیر سوال رفته چون چشم های مردم کوچک شده است، حتی دوست به دوست هم نمی تواند اندک اعتمادی داشته باشد چون نارو زدن راحت شده است نمی دانم البته شاید مشکل از من یا خدایی نکرده از دیوارهای دانشگاه است اما حتی در شناخت فضای دانشکده و حرف بقیه هم باید مواظب بود.

ولی هیچ یک از اینها درد نیست چون برای من که این چیزها مهم نیست . . . گلایه هم ندارم از این موارد چون به قول یکی از دوستان "نرود میخ آهنین در سنگ" فقط نوشتم تا بدانید که برای همه ی کسانی که این طور هستند یا به این شیوه تفکر می کنند دلم می سوزد نه نمی سوزد فقط میگم بنویسم تا آنها هر طور که می خواهند یا دوست دارند در مورد دیگران نه فکر کنند و نه حرف بزنند (البته به این نوع سخن گفتن حرف زدن که نمی گویند ولی من کاری ندارم که چه می گویند ) ومهم تر آن باشد که اگر آنها به این شیوه ... (در جاخالی منظورم حرف است) زدند دیگران باور نکنند.

از این همه حرفی که زدم به این نتیجه رسیدم که همه چیز را رها کنم چون بی فایده است و همان برنامه حذفیات را در ادامه مطلب گذاشته ام تا مشاهده کنید و بگویید که این مواردی که در موردش حرف زدم به ما چه ربطی دارد و این جمله به قول استاد محترممان "دیوانه کننده است".

تغییرات جدید در برنامه حذفیات امتحانات رو در ادامه مطلب ببینید و هر جا که ناقص بود به ما هم بگید.