بسمه تعالی

سلام؛

دیوارعاشقی کوتاه شده ،ارزش عاشقی هوس شده ،جرعه ازعشق به اندازه ی ارزن شده!!!

   دیروزها یادتان هست اون موقع هایی رو میگم که خیلی خوب تر بود ،با نگاه هایی از روی شرم به صورت زیر چادر سفید دخترهمسایه در راه مسجد همراه بود، به دنبالش رفتن و بوی عطر (حرم) مدینه از چادرش شنیدن قشنگ بود، در کوچه زنبیل را از دست مادرش گرفتن و دلت ریخیتن عالمی بود،هم دلدادگی بود هم دل بردگی؛ اصلا بی دلی و عاشقی بود، شرم خوب و حیا خوبتر بود ولی توپ هم روزی چند بار در خانه شان می افتاد اونم به اشتباه!!! آش نذری هم بهانه ی خوبی بود تا ببینی کی در خونه باز میکنه و بخاطر آش تشکر،اما... اما دلدادهِ ی بیچاره، دخترهمسایه ، خیلی گناه داشت چون نه پخش کننده آش بود و نه با توپ سر و سری داشت ولی بوی عطر چادر نمازش تو راه مسجد کار همه ی اینها را خیلی بهتر انجام می داد...

   یادتان هست اندازه ی دیوار حیا را ،یادتان هست نیمه شب دست به دعا را ،یادتان هست قبل خواب ستاره ها را، یادتان هست اول و آخر کوچه خدا را؛( انگار خودش می خواست یه کم قشنگی این عشق رو بیشتر ببینه که طول میکشید دست به دعاها)... یادتان هست... نمیخوام این حس قشنگ رو با مقایسه اون دوران با این دوران از بین ببرم فقط دیدم که دیوار عاشقی کوتاه شده بود همه چی از باهاش قاطی شده بود مخلص کلام اینکه خیلی ناخالصیش از اصلش بیشتر شده بود... این دوران فقط لایق این جمله است "اللهم عجل لولیک الفرج"

 

وب سایتی متعلق به همه کسانی که دوستشان دارید. هرکس در این وب سایت سهمی دارد

نظرات شما عزیزان:

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->